آیا نام شما هم در لیست اسامی و معانی محبوب زنانه و دخترانه است؟

در اینجا منتخبی از محبوب ترین نام و اسامی دخترانه ای که انتخاب شده همراه با معنی و ریشه آنها ، برای شما شرح داده شده است

چنانچه علاقمند به دیدن و مطالعه محبوب ترین نام ها و اسامی پسرانه همراه با معنی و ریشه آنها نیز باشید، کافیست روی لینک روبرو کلیک کنید>>>  (اسامی پسران)

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> آتنا :    1- (عربي) از واژه‌هاي قرآني در سوره بقره، آل‌عمران و كهف به معناي عطا كن به ما، ببخش به ما؛ 2- (اَعلام) (در يونان باستان) آتنا رب النوع يوناني مظهر انديشه، هنرها، دانش‌ها و صنعت، دختر زئوس و الهه‌اي است كه اسم خود را به شهر «آتن» داده.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> تينا :    1- (در زند و پازند) گل سرخ ؛ 2- (در عربي) طين.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> دينا :    1- داور، داوري‌؛ 2- ‌(در اوستايي) دين؛ 3- (در عبري) (= دينه) انتقام يافته؛ 4- (اَعلام) نام خواهر يوسف(ع).

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> آرميتا :    (اوستايي) پارسا ، پاك، فروتن.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> فریال :    (عربي) 1- زیباروی؛ 2- خوش صدا؛ 3- نام پرنده  ای.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> آيلين :    (تركي) هاله، اطراف ماه، هاله‌ي ماه.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> آنديا : (اَعلام) نام همسر بابلي اردشير درازدست شهريار هخامنشي است. از او خبر زيادي در دست نيست جز آن كه از همسران محبوب پادشاه بزرگ ايراني بوده است.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> سودا :    (عربي) 1- (به مجاز) فكر، خيال، شور و شوق؛ 2- (در قديم) (به مجاز) علاقه‌ي شديد به كسي يا چيزي، عشق.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> نادیا :      (عربي) (اسم فاعل مؤنث از نادي) زن خوش آواز.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> مَحيا :    (عربي) حيات، زندگي.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> مونا :    صاحب دساتير كلمه‌ي «مانا»، كه نام خداي عز و جل است به « مونا» تصحيح كـرده و آورده است كه « بايد دانست كه مونا بالوا و خدا را گويند» و دكتر معين در حاشيه برهان قاطع گفته است: «مانا هزوارش مئونا و مونا مي باشد». بنابراين مونا (= مانا) نام خداي عزوجل است.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> ميترا :    (اوستايي) 1- مهر، خورشيد؛ 2- پيمان؛ 3- (= مهر)،   مهر.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> سارا :    (عب ـ فارسي) (ساحل + ه (پسوند نسبت))، منسوب به ساحل ( ساحل. این نام در کتاب مقدس مسیحیان نیز ذکر شده است. سارا نام همسر ابراهیم نبی و مادر اسحاق است. بر اساس گفته‌های کتاب پیدایش او در ابتدا سرای نامیده می‌شد (احتمالا به معنی ” ستیز ” در زبان عبری ) اما نام او توسط خداوند به نشانه برکت  و فرخنده بودن به سارا تغییر پیدا کرد.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> تارا :    ستاره، كوكب، مردمك چشم.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> اِسرا :   (عربي) 1- به شب راه رفتن، در شب سير كردن؛ 2- معراج پيامبر اسلام(ص)؛ 3- (اَعلام) نام هفدهمين سوره‌ي قرآن كريم داراي صد و يازده آيه.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> پانيذ :    (= پانيد)،    پانید.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> ثَمين :    (عربي) گران‌بها، قيمتي، گران.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> آوين :  1- (آو= آب + ين (پسوند نسبت))، به رنگ آب، مانند آب، زلال، پاك؛ 2- (در كردي) عشق.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> هُما :    1- (در پهلوي)، فرخنده؛ 2- پرنده‌اي با جثه‌اي نسبتاً درشت از خانواده‌ي لاشخورها، داراي بال‌هاي بلند، دُم بلندِ لوزي شكل به رنگ خاكستري و يك دسته مو در زير منقار. [هما به خوردن استخوان مشهور است و قدما مي‌پنداشتند سايه‌اش بر سر هر كس بيفتد به سعادت مي‌رسد و در بعضي منابع با عقاب تخليط شده است] 3-(اَعلام) هما در «فروردين يشت» اوستا دختر «كي گشتاسب» و خواهر اسفنديار است؛ 4- (هماي) در اساطير اقوام هندو ايراني بلند پروازترين پرنده است.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> هلیا :    (از یونانی، heliade) 1- صورت تخفیف یافته‌ي هلیاد، به معنی دختر خورشید؛ 2- (اَعلام) (در اساطیر یونان) دختر هلیوس.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> كيانا :    (سریانی، kyānā) 1- طبيعت، جوهر؛ 2- (در اصطلاح فلاسفه) طبایع.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> نیلا :    (سنسكريت ـ فارسي) (نيل + ا (پسوند نسبت)) منسوب به نيل، ت نيل.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> آنيل :    (تركي) 1- به خاطر آورده شدن؛ 2- مشهور، نامي.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> مينا :    1- پرنده‌اي شبيه سار با پرهاي رنگارنگ كه به راحتي قادر به تقليد صداي انسان و حيوانات است، مرغ مقلد، مرغ مينا؛ 2- (در گياهي) گلي معمولاً سفيد با گلچه‌هاي گل برگي كه انواع گوناگون دارد؛ 3- (در گياهي) گياه يك ساله و بوته‌ايِ اين گل با برگ‌هاي دندانه دار؛ 4- (در صنايع دستي) لعاب شيشه‌اي شفاف و رنگي كه براي تزئين فلزات و كاشي مورد استفاده قرار مي‌گيرد؛ 5- نوعي شيشه رنگي به ويژه سبز كه از آن انواع ظروف مي‌سازند؛ 6- (در قديم) ظرفي كه از اين شيشه ساخته مي‌شود؛ 7- (در قديم) (به مجاز) شراب؛ 8- (در قديم) كيميا.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> آدرینا :    [(آدر = آتش + ين (پسوند نسبت) + الف اسم ساز)]، 1- آتشين، سرخ‌روي؛ 2- (به مجاز) زيبارو (؟).

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> سُها :    (عربي) (اَعلام) (در نجوم) ستاره‌ي كم نوري در كنار ستاره‌ي عناق در صورت فلكي دُب اكبر كه در قديم قوّت چشم و دوربيني آن را با اين ستاره امتحان مي‌كردند.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> تانیا :    در گويش خراساني به معني توانستن (؟).

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> اسم بارانا : را ترکیب باران + ا می دانند و لذا ریشه این اسم را همانند اسم باران، فارسی می دانند. وبسایت NamesPedia واژه Barana را گرفته از زبان روسی می داند و معتقد است که از واژه Baran گرفته شده است که معنی قوچ می دهد. وبسایت Mybabynames ریشه اسم بارانا را ایرلندی می داند و معنی Little hill top (بالای تپه کوچک) معنی می کند. خیلی از اسامی در زبان های مختلف ممکن است معانی مختلفی داشته باشند. اسم بارانا هم این چنین است. فارسی زبانان بارانا را “ای باران” معنی کرده اند که نامی خوش آوا و لطیف است.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> كيميا :    1- ماده‌اي فرضي كه به گمان قدما فلزاتي مانند مس و قلع را به طلا و نقره تبديل مي‌كند، اكسير؛ 2- (به مجاز) هر چيز ناياب و دست نيافتني؛ 3- (در قديم) (به مجاز) افسون، مكر و حيله؛ 4- (در تصوف) (به مجاز) انسان كامل مكمل كه مي‌تواند سالكان را تربيت كند و به مقامات عرفاني برساند.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> روژين :    (كردي ـ فارسي) (روژ = روز + ين (پسوند نسبت))، 1-منسوب به روز؛ 2- تابناك و درخشنده؛ 3-(به مجاز) زيبا.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> لعیا :    (معرب از عبري ليا = ليئه = خسته) 1- خسته؛ 2- (اَعلام) نام زن حضرت يعقوب (ع). + ن.ك. ليا.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> مَهسا :    (مه = ماه + سا (پسوند شباهت))، 1- مثل ماه، مانند ماه؛ 2- (به مجاز) زيبارو.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> اِلينا  :    (عربي) (الي= نيكويي، نعمت + نا = ضمير اول شخص جمع در عربي) نيكويي و نعمت براي ما.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> سَنا:    (عربي) 1- (در قديم) روشنايي؛ 2- (در گياهي) گروهي از گياهان درخچه‌اي يابوته‌ايِ گرمسيري و خودرو از خانواده گل ارغوان كه برگچه و ميوه‌ي آنها مصرف دارويي دارد.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> آرتِميس  :    (معرب از يوناني)، (اَعلام) 1) نام يكي از چند تن الهه‌ي يوناني كه بر سكه‌هاي اشكاني صورت يا علامت آنها نقش شده است؛ 2) آرتميس (در میتولوژی يونان) ايزد بانوی حامی شكار، حیوانات وحشی، گیاهان، عفت زنان و تولد کودکان بوده است؛ 3) نام يكي از بانوان ايران باستان در زمان خشايارشا كه دريادار بود.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> آتوسا :    (از يوناني Atossa) 1- (در اوستایی) زَبَردست؛ 2-(اَعلام) 1) نام چند شاهزاده خانم ايراني عهد هخامنشي و مشهورترين آنان دختر كوروش بزرگ، زن داريوش اول و مادر خشايارشاي اول است [حدود 500 سال پیش از میلاد]؛ 2) (در اوستا) هوتَئُسا (=آتوسا) مادينه، و نيز نامِ شه بانوي دوست داشتني گشتاسب شاه.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> چكامه : شعر به ويژه قصيده.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> فريبا :    1- (به مجاز) بسيار زيبا، دل پسند و خوشايند؛ 2- (در قديم) به معناي فريفته.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> تَرلان :    1- (در تركي) مرغي از جنس باز شكاري را گويند؛ 2- (در كردي) 1) به معني زيبا؛ 2) نام نوعي اسب است.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> هانیه :      (عربي) شادمان، خوشبخت.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> يَسنا :    (اوستايي) هم ريشه با يشت، در لغت به معني پرستش، ستايش، نماز، جشن و در اصطلاح نام يكي از بخش‌هاي پنجگانه‌ي اوستا و مهمترين آنهاست.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> نيروانا :    (سنسكريت) آخرين مرحله سلوك در نزد « بودا » كه مرحله‌ي محو شدن جنبه‌ي حيواني وجود و رسيدن به كمال است.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> مُهنا :    (عربي) 1- در خور، شايسته؛ 2- (در قديم) گوارا و خوش؛ 3- دور از رنج.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> ليلا :    (عربی) (مؤنث الیل) 1- درازترین و تارترین شب [صفتی برای زنان به لحاظ گیسوان آنها]؛ 2- سرخوشی از می؛ 3- (اَعلام) دختر حطیم از زنان پیامبر اسلام.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> ليا :    (عبري) 1- (= ليئه)، خسته؛ 2- (اَعلام) دختر بزرگ «لابان» كه يعقوبِ پيامبر وي را به همسري قبول كرد.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> رُومينا :    1- زدوده و صيقل كرده شده و جلا داده؛ 2- پاك و پاكيزه كرده.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>>  مَهلا :    (عربي) (اسم صوت) آهسته! بي شتاب!.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> الين :    (ترکی ـ فارسی) (ال= ایل+ ین (پسوند نسبت))، 1-منسوب به ایل؛ 2- (به مجاز) هم نژاد و هم خون (؟).

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> گيلدا :    (گيل = قوم ساكن گيلان + دا = دادن، آفريدن، ساختن) (به مجاز) پرورش يافته‌ي مردم گيل (گيلان).

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> الهام :    (عربي) 1- به دل افكندن، در دل انداختن؛ 2- القاء معني خاص در قلب به طريق فيض؛ 3- رسيدن فكر به ذهن و در معارف اسلامي القاي امري از سوي خداوند به دل كسي؛ 4- (در قديم) دريافت و شعور غريزي.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> ايدا:    ياري نمودن.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> مَهْديه :    (عربي) كسي كه خداوند رستگاري را و راه راست را برايش تعيين كرد.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> هانا :    (كردي) 1- زنهار، دادخواهي؛ 2- اميد؛ 3- بينايي؛ 4- خواهش.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> سارینا :    خالص، پاك.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> پريا :  (پري + الف اسم ساز)؛  همانند پري. زیبا همچون پری. و پریا Paria اسمی است که مطمئناً دختر شما بعدها به خاطرش از شما سپاسگذار خواهد بود. 

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> النا : یکی از اسم های محبوب دخترانه است که در سال های اخیر طرفداران زیادی پیدا کرده است. النا یک اسم با ریشه یونانی است که شکل تغییر یافته اسم هلن Helen (که اسم باستانی یونانی به حساب می آید) است. به دلیل کاربرد اسم النا در کشور ها و زبان های مختلف این اسم را نام دخترانه ایتالیایی، اسپانیایی، اسلاوی و رومانیایی نیز می دانند. به همین دلیل اسم النا یک نام بین المللی محسوب می شود. اسم النا در تمامی زبان ها نورانی و درخشان معنی شده است. همانطور که گفتیم النا برگرفته از اسم هلن است که به معنای نورانی است و در زبان لاتین زیباترین زن دنیا نیز معنی شده است. نام النا در زبان آلمانی Alena نوشته می شود، در زبان اسلوانیایی: Alenka، در زبان روسی : و Jelena و Yelena Alina و Alyona، در زبان گرجستانی: Elene، در زبان انگلیسی: Helen، در زبان فرانسوی: Hélène، در زبان پرتغالی: Helena و Eliana، در زبان اسپانیایی و رومانیایی: Ileana، در زبان فنلاندی، مجارستانی و لاتویایی: Ilona، در زبان اکراینی: Olena.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> شقايق  :    (عربي) 1- (در گياهي) گلي سرخ رنگ؛ 2- گياهي يك ساله و علفي يا كاشتني اين گل كه بيشتر در مزارع، دشت ها و دامنه‌هاي كوهستان مي‌رويد؛ 3- كاسه بشكنك.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> مريم :    1- (در گياهي) گل سفيد خوشه‌اي خوشبو و داراي عطر با دوام، و نيز گياهي علفي، پايا و زينتيِ اين گل كه از خانواده‌ي سوسن است و پياز دارد؛ 2- (اَعلام) 1) نام سوره‌ي نوزدهم از قرآن كريم داراي نود و هشت آيه؛ 2) [قرن اول میلادی] مريم عذرا مادر عيسي(ع) دختر عِمران و از نسل داوود؛ 3) مریم [قرن اول میلادی] از نخستین پیروان حضرت عیسی(ع)؛ 4) مریم مجدلیه: [قرن اول میلادی] بنا بر روایت های مسیحی زنی که به راه راست هدایت شد یا به وسیله‌ي حضرت عیسی(ع) از دیوانگی نجات یافت.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> فاطمه :(عربي) (مؤنث فاطم)،

1.  زني كه بچه‌ي دوساله را از شير گرفته؛
2.  (اَعلام) 1) دختر پیامبر اسلام(ص) ملقب به زهرا(س). [پیامبر اسلام(ص) فرمود: فاطمه حوريه‌اي است آدمي زاد، حيض نبيند و چون ديگر زنان آلوده نگردد و اينكه خداوند او را فاطمه خوانده بدين جهت بُوَد كه او و دوستانش را از آتش دوزخ بازداشته است. (كنز حديث 34237)]؛ 2) فاطمه‌ي کلابیه (= ام البنین) [قرن اول هجری] همسر حضرت علی(ع) و مادر حضرت عباس(ع)؛
3.   فاطمه‌ي برغانی: ملقب به قرةالعین [1233-1268 قمری] شاعره‌ي ایرانی.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> ريحانه :    (عربي) 1- (= ريحان)، ( ريحان؛ 2- (اَعلام) نام مادر امام رضا (ع).

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> معنی اسم و نام .  .   .   .>>> نورا :    (نور+ ا (پسوند نسبت)) 1- نوراني، درخشان؛ 2- (به مجاز) زيبا.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>>  مليسا   (عربي) 1- زماني بين مغرب و نماز عشا؛ 2- ماه صَفر؛ 3- ماهي بين آخر گرما و زمستان. معنی نام ملیسا به انگلیسی (Melissa): این نام از کلمه یونانی Melissa مشتق شده که به معنی زنبور عسل است. ملیسا نام یک جادوگر خوب است که روگرو را از بند اسارت آزاد کرد.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> شيما :    1- (عربي) زن خال دار؛ 2- (اَعلام) دختر حليمه‌ي سعديه خواهر رضاعي پیامبر اسلام(ص).

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> رونیکا :    (رو + نیکا)، روی زیبا، زیباروی.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> ديانا :    1- (اوستايي) نيكي رسان، نيكويي بخش؛ (در اسطوره‌های رومی) الهه‌ي ماه، جنگلها، جانوران و زایمان، همتای آرتميس يوناني.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> دُرسا : (عربي ـ فارسي) (دُر= مرواريد، لؤلؤ + سا (پسوند شباهت))، 1- شبيه به دُر؛ 2- (به مجاز) گران قيمت و ارزشمند.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> ويانا :    (اوستايي) فرزانگي، بخردي، دانايي.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> ساينا :    1- (اوستايي) (اَعلام) نام خانداني از موبدان زرتشتي؛ 2- (در طبري) ساكت و بي‌صدا؛ 2) سايه‌اي كه مشخص و قابل رؤيت باشد.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> رَها :    نجات يافته و آزاد، با آزادي، آزادانه، رهايي.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> سُونيا :    (تركي ـ فارسي) (سو = نور + نيا) 1- نورِ نياكان(؟)؛ 2- (در يوناني) خرد و عقل.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> اَسما :  (عربي) 1- نام‌ها، اسامي؛ 2- معارف، حقايق؛ 3- (در تفسير قرآن) و (در تصوف) به معناي معارف، حقايق و علوم آمده است؛ 3- (اَعلام) 1) نام همسر پیامبر اسلام(ص)؛ 2) نام دختر امام موسي كاظم(ع)؛ 3) نام همسر حضرت علي(ع).

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> روشا :    (رو + شا = شاد) روشاد، داراي چهره‌ي شاد، شاداب.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> لاوین :    (اَعلام) نام يكي از مناطق مرزي غرب ايران.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> الیا :    (یونانی) 1- گل خطمی صحرایی؛ 2- (در عربی) شحم‌المرج.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> مايسا :    نام گياهي كوچك و يك ساله كه بسيار ظريف است.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> روناک :    (كردي) روشن، تابناک.

معنی اسم و نام .  .   .   .>>> صوفيا :    (عربي ـ فارسي) (صوفي + ا (پسوند نسبت))، منسوب به صوفي، ( صوفي.

چنانچه علاقمند به دیدن و مطالعه محبوب ترین نام ها و اسامی پسرانه همراه با معنی و ریشه آنها نیز باشید، کافیست روی لینک روبرو کلیک کنید.  .   .   .>>>   ( (اسامی پسران))

منبع : مجله آلامتو

با سامانه جاب اینفو ( job info ) شغل خود را با هزینه کمتر از یک پیترا برای یک سال تبلیغ کنید

 خیلی ها دنبال شما می گردند!  دیده شوید